کپی کردن از این مطلب مجاز می باشد
خب خب خب
بمب بمب بمب
توو سر ملت
خدا مردمو کنترل کن
اخه دور از خونه سخت وقتی سرباز
داره جون میده توو جنگو تنها و اینا میخواد
بتونه بچه ی کوچیکشو بغل کنه
تصورش سخته و خونواده میمونه و سختی و تحملش
حالا سالهاست زندگی عوض شده
بابا نداره و نبوده که فقطخودش
توقع زیادیه که میگم جنگ بسه ما خسته ایم
واسه صلح مطلق بهم بگو باید با کی دست بدیم
ما که ره این خیابونو داریم میریم
و اماده ایم برا هر حمله ای
تو رو بازی نمیکنی زیرا خیلی اوستایی
مثه حیوون همو دریدن و دوست داری
کناریم گفت کاش روسیه نمی ساخت کلاشینکف
دیگه شب و بسه همه می شدیم صبح
کاش نبود هیچ بمب
گل می دادیم .و می شدیم خاک
میدونم دوست داری بیای یقه مو بگیریو دیواریم کنی
ارباب نیستی حواست هست
ارباب صلحت چند
حقمو خوردی حلالت نه
ارباب پس میدی کاملتر
میخوام مثه تو باشم بی غم و دغدغه
بار یکی دیگه رو بخرم هر دفه
میخوام تفرحم مثه تو باشه فلسفه چینی
باشه واسه ملتو سر زده
تو هر کشوری برم ولی از عزتم چیزی کم نشه
میخوام بال درارمو من رو ابرا بشینم
میخوام مثه تو باشم
یعنی از توو اینه خودمو تو فردا ببینم
میخوام بیکار باشم ولی حقوق بگیرم
زیر خورشید حتی توو غروب بشینم
اینو هر شب و هر روز با خودم بگم
که گرسنه نیست کسی رو زمین مرد
خیلی وقته این اطراف ندیدیم جنگ
مشکل یه واژه ی تعریف نشده ست
هستیم چند سال و تحریم نکنن
خواب دیدی حتما
پاس میدی بعد از این که تو با پولات حال کردی
به یکی دیگه تازه این روزا جا ماشین توو بالگردیم
که خیلی یعنی ثروتمندیم و دل هیچ جوون
که ما یه کارمندیم یا یه رییس بانک
یعنی به کلی این اطراف کارگر نیست
ارباب نیستی حواست هست
ارباب صلحت چند
حقمو خوردی حلالت نه
ارباب پس میدی کاملتر